نرمش قهرمانانه در فرمایشات حضرت آقــــا
عده ای گفتند که چه شده است که آقا در این دوران (ریاست جمهوری دکتر روحانی و در آستانه سفر ایشان به نیویورک ) مسئله نرمش قهرمانانه را در مباحث دیپلماسی مطرح نموده اند، ولکن این کلام نادرستی است زیرا حضرت آقا در سال ۱۳۴۸ برای ترجمه کتاب صلح امام حسن علیه السلام ، عنوان «شکوهمندترین نرمش قهرمانانه تاریخ » را بکار بردند . بنظر میرسد که این عبارت بعنوان یک اصل در تفکرات سیاسی مقام معظم رهبری وجود دارد که همیشه به آن اعتقاد داشته اند و مطلب تازه ای نیست. ضمنا با توجه به تفسیری که از این عبارت توسط خود ایشان صورت گرفته است ، می توان فهمید که هیچگونه تغییری در نظرات انقلابی حضرت آقا نمی باشد.
برای اینکه موضوع نرمش قهرمانانه (که این روزها با سفر رئیس جمهور به نیویورک بر سر زبانها افتاده است ) کمی روشن شود و از قضاوتهای نامورد پرهیز گردد خوب است که به فرمایشات حضرت آقا در سال ۷۵ نگاهی بیاندازیم:
اگر روحیهى انقلابى را از دست دادیم، در دنیا پیش نمىرویم و در حدّ کشورهاى دیگرى که از لحاظ علمى و مالى همطراز ما هستند، سقوط مىکنیم. حالا اگر بخواهیم چنین کشورهایى را پیدا کنیم، به نظرم به کشورهاى کمى از آن طبقهى پایین خواهیم رسید. به علاوه، مطامعى هم دارند که اگر آن مطامع برآورده نشده باشد، حقد هم خواهند داشت. آن چیزى که این نظام را عظمت مىبخشد و قدرت مىدهد و براى آن احترام برانگیز است و به طور ناخواستهى دشمنان، موجب مىشود راهها روى نظام باز شود، کوشش و حضور انقلابى و تمسّک به اندیشههاى انقلابى است. این را باید در همهى کارهاى دیپلماسیمان، حتّى در حرف زدنها و مصاحبه کردنها، حفظ کنیم. یکى از خصوصیات این روحیه، پرهیز از حالت دفاعى در مسائل سیاسى است. هیچ موضع دفاعىاى، موضع خوبى نیست؛ موضع بسیار بدى است.
موضع، باید موضع قوى و متعرّضانهاى باشد. در همهى مسایلى که دنیا به شما تعرّضى مىکند و تلنگرى مىزند، مشت بزنید. این طورى خواهد بود که مىتوانید پیش بروید. البته مشت بزنید. گاهى نامههایى براى ارسال به این طرف و آن طرف مىآورند و مىخواهند که من نظر بدهم. من حرفهاى تندش را خط مىزنم. آقاى دکتر ولایتى مىدانند. بعضى از تعبیراتى که الان مسؤولان سرِ زبانشان است و در سخنرانیهاى خود، اینجا و آنجا مىگویند، من نه در زمان ریاست جمهورى به زبان مىآوردم و نه حالا به زبان مىآورم. نمىخواهم بگویم تندیهاى بىوجه بکنید و بگویید: فلانى مىگوید فحش بدهید. نخیر، اشتباه نشود. در مسائل دیپلماسى و در سخنرانى، در اینجا و آن جا، نه من خودم اهل فحش دادن هستم و نه این را به دیگران توصیه مىکنم. من مىگویم: شما تیزتر از شمشیر و نرمتر از حریر و سختتر از سنگ و پولاد باشید. واقعاً دیپلماسى، دیپلماسىِ میدان نرمشهاى قهرمانانه است. نرم باشید؛ منتها نرمشى که تیز است. نمىگویم بروید بایستید بگویید مثلاً امریکاى جنایتکار. غالباً وقتى تعبیرهاى اینطورى در نامه مىآید، من خط مىزنم. نه نامههایى که خودم مىخواهم بفرستم - آن را که خودم مىنویسم - بعضى از نامههایى که بناست فرستاده شود و من باید رویشان اعلام موافقتى بکنم، وقتى پیش من مىآید، این طور چیزها را من معمولاً حذف مىکنم؛ چون دوست ندارم. این روش را توصیه نمىکنم؛ اما باید قرص بایستید و محکم باشید.