گروه فرهنگی تبلیغی فاطمیون

حوزه علمیه قم
پنجشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۴۲ ب.ظ

فضای سیاسی دوران غیبت صغری

فضای سیاسی دوران غیبت صغری

برای مطلع شدن از وضعیت حاکم بر دوران غیبت صغری لازم است که مروری بر وقایع رخ داده در دوران امامت امام عسگری علیه السلام داشته باشیم.
میلاد امام زمان عجل الله فرجه و محدودیتهای حکومتی
عباسیان تلاش فراوانی برای کنترل رفت و آمدهای خانه امام یازدهم داشتند . با توجه به اینکه استفاده از وکلا توسط معصومین در شهرهای مسلمان از دوران امام صادق علیه السلام آغاز شده بود و کار ایشان رساندن اخبار و اطلاعات و همچنین رساندن وجوهات مردمی به اهلبیت علیهم السلام می بود ، حساسیت کنترل رفت و آمدها به خانه حضرت مهمتر می نمود.
حساسیت این مطلب با توجه به نوید دادن تولد حجت آخر از امامان دوازده گانه توسط امام حسن عسگری علیه السلام دو چندان شده بود.......


با ترسیم این اوضاع روشن می شود که تولد امام دوازدهم قطعا بصورت مخفیانه بوده و همین امر یکی از نشانه هایی است که ائمه علیهم السلام از آن خبر داده بودند و از علائم حقانیت حضرت حجت عجل الله فرجه می باشد.
اتفاقا حکیمه خاتون دختر امام جواد علیه السلام نقلهایی دارند که موید اسرار آمیز بودن میلاد امام دوازدهم می باشد. می گوید که امام عسگری علیه السلام از من خواست که برای افطار به خانه شان بروم و بعد از آن تا صبح آنجا باشم . در همان شب آن کودک متولد شد که فردای آن روز وقتی به خانه شان بازگشتم اثری از آن کودک نبود. سراغ او را از برادر زاده ام گرفتم فرمود او را به کسی سپردیم که مادر موسی فرزندش را به او سپرد.
همه این اتفاقات در دورانی بود که خانه امام در محاصره شدید و تحت نظر نیروهای حاکم عباسی بود . محبوس کردن یکی از کنیزان امام عسگری علیه السلام در حجره بخاطر احتمال بارداری او ، نمونه ای از مراقبتهای شدید حکومت عباسی شمرده می شود. با وجود همه این فضای امنیتی ای که توسط حکومت عباسی برقرار بود، بدنبال این بودند که ردپایی از خود علیه خاندان رسول خدا برجای نگذارند. لذا با ضعیف ترشدن حالت جسمانی امام عسگری علیه السلام عده ای از انسانهایی که به تقوا و ورع معروف بودند را شبانه روز در خانه حضرت گماشتند تا در صورت ارتحال ایشان، شهادت دهند که حضرت به مرگ طبیعی از دنیا رفته اند.

یکی از اشخاص فرصت طلبی که به دنبال سوء استفاده از وضعیت موجود را داشت جعفر بود. او در همکاری با حکومت عباسی مضایقه نکرد . زمانی که عده ای از مردم قم برای پرداخت وجوهات به امام عسگری علیه السلام وارد سامرا شده و از شهادت ایشان با خبر شدند از این جهت که یقین کنند وجوهات را به نائب امام داده اند بدنبال نشانه هایی می گشتند تا نائب امام را پیدا کنند ؛ اما جعفر آن نشانه ها را نداشت ولی شاهد بود که قمیین داخل حجره ای شدند و وجوهات را پرداختند و برگشتند لذا سریع این موضوع را به معتمد گزارش داد و سربازان نیز خانه حضرت و همسایگان را تفتیش کردند اما نشانی از گیرنده وجوهات نیافتند.
البته اقدامات دیگری از جعفر گزارش شده است . بعنوان مثال او از عبیدالله بن خاقان درخواست کرد که بعد از امام حسن عسگری علیه السلام جعفر را به عنوان جانشین امام معرفی نماید . اگرچه خواسته او با مخالفت مواجه شد لکن او در میان مردم به گونه ای رفتار کرده بود که همه به هنگام اقامه نماز میت بر پیکر امام عسگری علیه السلام منتظر جعفر بودند و یا اگر نشانی نائب امام را از مردم می خواستند اکثریت به سوی جعفر راهنمایی می کردند.

فرقه‌های شیعی
ماجراهایی که در روز تدفین امام عسکری علیه السلام رخ داد به همراه مخفی بودن شخص امام زمان بعد از شهادت پدرشان ، همه و همه دست به دست هم داده بودند تا تحیر و سرگردانی، جامعه شیعی را تهدید کند.
نشانه سردرگمی و تحیر را می توان ظهور فرقه ها و انشعابات جدید دانست که بر مبنای نیابت از امام عسکری علیه السلام ظهور کرده بودند. برخی از این فرقه ها و گروهها عبارتند از:
یک : واقفیه: امام عسگری علیه السلام را امام آخر می دانستند و اعتقاد داشتند که او شهید نشده بلکه زنده است.
دو: جعفریه : عده ای که چون فرزند امام عسگری علیه السلام را ندیده بودند امامت جعفر کذاب را پذیرفته بودند.
سه : محمدیه: گروهی که امامت امام حسن عسگری علیه السلام را انکار کردند و محمد برادر بزرگتر امام عسگری علیه السلام را برگزیدند. محمد در زمان حیات امام هادی علیه السلام از دنیا رفت.
چهار: عده ی دیگری که قائل بودند امام حسن عسگری علیه السلام از دنیا رفته ولکن همانطور که بعد از رسول الله هیچ پیامبر دیگری وجود ندارد بعد از او هم امامی نخواهد بود.
پنج : امامیه که اکثریت شیعه بر این عقیده هستند و امامت امام زمان را قبول دارند .
البته مورخین و کلامیین این انشعابات را مسئله تازه ای برای شیعیان ندانسته بلکه آن را از بعد از رسول خدا در نوشته های خود به ثبت رسانده اند . علت اصلی این تفرقه ها را نیز مسئله مهدویت دانسته اند .

غیبت صغری و نواب اربعه
با رحلت امام عسگری علیه السلام در سال 260 ق غیبت صغری آغاز شد که تا سال 329 ق نیز ادامه داشت. در این دوران استمرار ارتباط با وکلای ائمه معصومین علیهم السلام و عموم جامعه شیعی توسط نواب خاصه صورت می گرفت . این افراد کسانی نبودند که به تازگی جزء موالیان وشیعیان قرار گیرند بلکه مورد اعتماد امامان پیشین نیز بودند.
یک : عثمان بن سعید عَمری سمّان(روغن فروش) : فردی که از معتمدین امام هادی علیه السلام بوده و مسئولیت غسل و تکفین امام عسگری علیه السلام را بر عهده داشته است ، از طریق روغن فروشی که ایجاد حساسیت نکند با امام زمان ارتباط داشت .
دو : ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمری : او از معتمدان امام عسگری علیه السلام بود . توقیعات زیادی از امام زمان دریافت کرد؛ تسلیت فوت پدر ، امضاء نیابت او و ... که همه نشان از تایید او می باشد. ابوجعفر و پدرش از سال 260 تا 305 به مدت 45 سال هدایت وکلای حضرت را بعهده داشتند.
سه : ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی از سال 305 تا 326 به مدت بیست و یک سال نائب امام زمان بود . البته 5 سال (بین سالهای 312 تا 317 ) در دوران حامد بن عباس در زندان بود ولکن در مابقی آن بواسطه حکومت آل فرات و همچنین نفوذ شیعیان نوبختی در دستگاه حکومت عباسیان ، کسی مزاحم او نمی شد.
چهار: ابوالحسن علی بن محمد سَمُری که از سال 326 تا 329 بمدت سه سال نیابت خاصه حضرت را بر عهده داشت . خاندانش در بصره املاک زیادی داشتند که آن را وقف امام عسگری علیه السلام کرده بودند. توقیع شریف حضرت در اواخر عمر او از مهمترین اتفاقات دوره نیابتش محسوب می شود.

حکومت در غیبت صغری
حضور شیعیان در دستگاه حکومتی عباسیان همانطور که راجع به حسین بن روح نوبختی و خاندان ایشان گفته شد مسئله تازه ای نیست بلکه از دوران امام کاظم علیه السلام و وزارت علی بن یقطین آغاز شده و بعد از آن در دوران ولیعهدی امام رضا علیه السلام بروز بیشتری یافت . بطور کلی در دوران امامان آخر فضای بیشتری برای حضور در حکومت برای شیعیان حاصل شد . تا جاییکه در غیبت صغری عده زیادی از شیعیان ، شغل های حکومتی و اداری داشتند . این امر نه تنها نقطه ضعف و جای شبهه نیست بلکه از آن رو که نقطه قدرت و قوت تشیع است که امکان دارد حکومت را در اختیار بگیرد و یا لااقل در تصمیمات مهم موثر باشد ، نیاز به تقویت داشت ، لذا با توجه به دشمنان گوناگونی که از جوانب مختلف برای شیعه وجود داشت ، نباید اقدامی صورت گیرد که شیعیان باز به عنوان اقلیت مظلوم که دستشان از همه جا کوتاه است تبدیل شوند. اگرچه خلافت «مقتدر عباسی» و وزارت آل فرات تقویت و استحکام شیعه را بدنبال داشت ولکن سبب شده بود که بر شمار مخالفان پیشرفت تشیع افزوده شود.
نکته قابل توجه این است که قدرت گرفتن تشیع سبب شده تا فعالیتهای شیعه و بخصوص امام از حالت اخلاقی اعتقادی به حالت قیام به سیف همانطور که از لقب خاصه امام زمان (قائم) برداشت می شود تغییر یابد . لذا با وجود قیام به سیف خطرات زیادی امام زمان عجل الله فرجه را تهدید می کرد از این رو غیبت امام معصوم در دوران عباسیان رقم خورد نه در دوران امویان.

نظرات  (۱)

سلام! مطلب خوب و مفصلی بود!
کاشکی توی چند تا پست کوتاه ارائه می شد!
مر30 ازاین مطلب خوب!
http://www.hegzaco.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی